عطر غزل

ساخت وبلاگ

 

پل ميزند از بسترى آبى، احساس رويش تا نگاه من
من مى شكافم بذر عادت را، تو رعدهاى درد را بشكن

آرام از خاك سياه و سرد، قد ميكشم در فصل چشمانت
.يك شاخه ياس و مريم و مينا، يك شاخه نرگس، نسترن، سوسن...

مانند پيچك روح مى بخشم. ديوارهاى سرد و سنگى را
پر مى كنم ششهاى شعرم را، از يك بغل ريحان و آويشن

سرشارم از عطر غزل وقتى، تب مى كند در واژه هايم عشق
با اينكه مثل تيـــــر مى بارد، روى بــــــهارِ دفترم بهـــــمـــن

عادت نكردم به سياهيها. چون باغبان رنگــــــها ماندم
خورشيد را هر روز روياندم،در عمقِ زندانهاى بى روزن

حتى تصور كردنش سخت است. پروانه باشى و دلت آتش
يا درك احساس لطيف گل، از لا به لاى توده اى آهــــــــن

دل را زدم روزى به اقيانوس، با قايقى از جنس ماهيــــهـــا
پيچيده ام در خيزشِ امواج، بى واهمه، بى شِكوِه، بى شيوَن

من از خطر كردن نمى ترسم.تشييع كردم نعشِ وحشت را
دنيا مرا ترساند...اما ترس، مى كوفت عمرى آب در هاون!

در بغضهاى نشكنم گم شد.البــــــرز تا اوجِ دماونـــــدش
هر بار قلبم بشكند عشق است...چشم تو و چشم دلم روشن!

آوا سكوت.......
ما را در سایت آوا سكوت.... دنبال می کنید

برچسب : عطر غزل,عطر غزلان العود,عطر غزلان,عطر غزلان من نعومي,عطر غزل من نعومي بكم,عطر غزل من العربيه للعود,عطر غزل العربية للعود,عطر غزل في نعومي,عطر غزل البنات,عطر غزل بكم, نویسنده : 0avaysokout9 بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 14:41