محــراب آتشگـــاه

ساخت وبلاگ


 

تمام عمر را در حوزه ى دل امتحان دادم
درختى خشك را با نيت خرما تكان دادم

به هر دردى كه جا خوش كرد در قلبم، نتوپيدم
تبسم كردم و راه خروجش را نشان دادم

نه در بن بست، ماتِ سینه ی دیوارها ماندم
نه تقدیرِ مسيرم را به دست کاروان دادم...

نمى خواهم كه سردارِ سپاه نفرتم باشم
نشستم تا بگيرد عشق، از دستِ جهان، دادم

نفس يارى نكرد اما مقدس بود آوازم
که از اعماق چاهى رفت تا هفت آسمان، دادم

اگر درهاى دوزخ باز شد تا خانه ام باشد
ملالى نيست.دست دل "مفاتيح الجنان" دادم

جهان مابين عشق و عقل و دين تا در تقلا بود
خوش و سرمست، عقل و دين و دل را همزمان دادم

چو اسپندى كه در محراب آتشگاه مى رقصد
دلم را تا شكفتن بردم و رقصنده،

جان دادم...

آوا سكوت.......
ما را در سایت آوا سكوت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0avaysokout9 بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1398 ساعت: 22:18