آوا سكوت....

متن مرتبط با «عطر غزل في نعومي» در سایت آوا سكوت.... نوشته شده است

معدن فيروزه

  • نرم و صبور، مثل گل سرخِ قالى ام پاخورده ى هزار قدم، گوشمالى ام در همنشينىِ گره هاى كنار هم مهمان افتخارى باغى خيالى ام شمعم كه در سكوت به شب طعنه مى زند زيبايىِ ترانـــه ى خوداشتعــــالى ام مانند رود، در گذر از سنگهای هار خط بر نداشت ثانيه هاى زلالى ام سر مى كشم به معدن فيروزه ى غزل وقتى كه كوهى از جملات سوالى ام سرچشمه هاى آب حيات است در دلم مؤمن به نيمه ى پرِ لیوانِ خالى ام با ابرهاى تيره ى مغرور آشناست سروِ بلندِ تجربه ى خشكسالى ام گاهى سماع جامه ى نيلوفرين شمس گاهى كتاب فلسفه هاى غزالى ام هر روز، رنگ تازه به احساس مى زنم مثل نگاه باغچه، حالى به حالى ام... , ...ادامه مطلب

  • سرخىِ معطرِ محـــــمدى

  • خسته ام...مثل آتشى كه تا سپيده گرم كرده خانه رامثل دانه اى كه سالهاى سالحفظ كرده راز بودنِ جوانه راساكتم...مثل ابر تيره اى كه شوق بارشش فرو نشسته استيا شقايقى كه ساقه ى شكفتنش شكسته است...مثل لوت، خالى ام ولى هنوزآسمان سينه ام پر است از هواى پاكمى دهد ترانه هاى ساده امبوى آب...بوى سبزه...بوى خاك..., ...ادامه مطلب

  • عطر غزل

  •   پل ميزند از بسترى آبى، احساس رويش تا نگاه من من مى شكافم بذر عادت را، تو رعدهاى درد را بشكن آرام از خاك سياه و سرد، قد ميكشم در فصل چشمانت .يك شاخه ياس و مريم و مينا، يك شاخه نرگس، نسترن، سوسن... مانند پيچك روح مى بخشم. ديوارهاى سرد و سنگى را پر مى كنم ششهاى شعرم را، از يك بغل ريحان و آويشن سرشارم از عطر غزل وقتى، تب مى كند در واژه هايم عشق با اينكه مثل تيـــــر مى بارد، روى بــــــهارِ دفترم بهـــــمـــن عادت نكردم به سياهيها. چون باغبان رنگــــــها ماندم خورشيد را هر روز روياندم،در عمقِ زندانهاى بى روزن حتى تصور كردنش سخت است. پروانه باشى و دلت آتش,عطر غزل,عطر غزلان العود,عطر غزلان,عطر غزلان من نعومي,عطر غزل من نعومي بكم,عطر غزل من العربيه للعود,عطر غزل العربية للعود,عطر غزل في نعومي,عطر غزل البنات,عطر غزل بكم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها