رویاهای خرمایی

ساخت وبلاگ


 

چه زیبا می شود با ساز چشمانت هم‌آوایی
چراغانی‌ست جشن هستی‌ام؛ زیرا تو برپایی

مسیر پرکشیدن با تو مه‌رنگ است و دوداندود
تمام راه اسپندانه رقصیدم به تنهایی

جهان را پشت گوش انداختم با رشته‌ی مویی
زبان بستم؛ گذشتم از هیاهوهای هرجایی

شبيه عطر لَگّاحی ميان قلب نخلستان
كه مى پاشد به ذهن نخل، روياهاى خرمايى

کدام افسانه‌ رنگِ ماندگاری یافت دور از تو؟
کنار هر که ماندی، ‌داستانش شد تماشایی

تو مرواریدگون، در نیلیِ اعماق، پنهانی
درخشان در حریم مؤمنِ دلهای دریایی

گذشت آب از سر عشاق بی‌آلایشت، شاید،
چنین می‌شویی از دلهای عاشق، بیمِ رسوایی!

زمان مانند آب از لای انگشتان عمرم ریخت
تو اینجایی؛
چه دیروزی؟
چه امروزی؟
چه فردایی

آوا سكوت.......
ما را در سایت آوا سكوت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0avaysokout9 بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت: 16:27